عكس هاي اتليه ي دينا
ازاني چند خوشتم گركه.. چند روز پيش با بابايي تصميم گرفتيم كه ببريمت اتليه وچند تا عكس با كيفيت تر ازت بندازيم كه يادگاري اين سنت بمونه برا همين به چند تا اتليه معروف تو دزفول سر زديم اما انقدر قيمتاشون تند بود كه ادم دهنش باز ميموند خلاصه اينكه بعد از يه گشت وگذار توي شهر بالاخره يه آتليه پيدا كرديم كه خيلي منصف بود وما هم تو رو برديم اونجا كه البته نا گفته نمونه كه اولش خيلي بد عنقي ميكردي ودوست نداشتي از بغلمون جدا شي ولي بعدش ديگه ........... فداي اون ژست گرفتنت بشم ،عزيزم،قلب مادري به تویی که دستهای کوچکت تمام دنیای من شده ... در دور دستها، که خدا میان چش...
نویسنده :
مامانش اینا
18:09